پشت پرده پویان مختاری چیست؟
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۳۳۱۱۰۶
پویان مختاری چهره جنجالی ایسنتاگرام که هر روز با حاشیهای جدید همراه هست در پشت پرده زندگی او اتفاقهای زیادی رخ میدهد.
به گزارش شریان نیوز،پویان مختاری یکی از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی است. این روزها پویان مختاری جزء خبرسازترین چهرهها به شمار میآید. چندی پیش ماجرای دستگیر شدن او و همسر سابقش به نام نیلی افشار هم خبرساز شده بود هرچند او پس از گذشت مدتی در لایو اینستاگرامش اعلام کرد من دستگیر نشدهام و به انتشار این خبر توسط خبرگزاریهای داخلی واکنش نشان داد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پویان مختاری در جدیدترین اظهاراتش در همان لایو اینستاگرامی اعلام کرد دستگیر نشدهام و در حال حاضر در یکی از ایالتهای آمریکا هستم و هرکسی سفر کرده فرار نکرده است، هرکسی که سفر نمیتواند برود مشکل دارد.
دستگیری نیلی افشار و پویان مختاری
ماجرای جدید و پرحاشیه پویان مختاری از انتشار یک خبر، آن هم خبری که به بازداشت همسر سابق او به نام نیلی افشار مربوط بود آغاز شد.
نیلوفر صفری زاده چوکامی با نام مستعار نیلی افشار به علت اعلان قرمز اینترپل (از طرف پلیس ایران) در فرودگاه مالدیو بازداشت شده است. این خبری بود که با انتشار آن دوباره نوک پیکان توجهها به این دو فرد مشهور اینستاگرامی نشانه رفت. اما مدتی بعد یک منبع آگاه اطلاع داد که این متهم در شهر ازمیر ترکیه مخفی شده و هنوز دستگیر نشده است و پلیس بین الملل فقط برای دستگیری او اعلان قرمز صادر کرده و اخباری که در فضای مجازی مبنی بر دستگیری نیلی افشار منتشر میشود صحت ندارد.
هرچند پیگیریهای خبرنگار ما برای پیدا کردن اسم نیلوفر صفری زاده در سایت اینترپل و افرادی که توسط پلیس اینترپل ایران اعلان قرمز برایشان صادر شده است راه به جایی نبرد.
اما این پایان ماجرا نبود و کمی بعد از انتشار خبر دستگیری نیلی افشار، خبر بازداشت پویان مختاری هم منتشر شد. اما انتشار این خبر باعث شد پویان مختاری در لایوی اینستاگرامی اش ماجرای دستگیر شدنش را تکذیب کند.
پویان مختاری کیست؟
پویان مختاری متولد ۸ مهر ماه ۱۳۶۹ در شهرستان ایذه، خواننده ایرانی اسـت. او فارغالتحصیل فوق دیپلم نقشه کشی صنعتی از دانشگاه اهواز اسـت. موسیقی را از یک بیت ۴۰ ثانیهای «تا صحوای بو اوفتیم و ره / از اشکفت و الهک تا کولفرح» شروع کرد. این آهنگ ناخواسته پخش شد و میشه گفت برخورد کسانی که آهنگ رو گوش کردن باعث شد کارم را ادامه دهم.
تا کنون هیچگونه اطلاعاتی از پدر پویان در شبکههای اجتماعی یا از زبان خودش منتشر نشده اسـت، ولی بـه گفته خودش مادرش در ترکیه زندگی میکند. فرزند اول خانواده اسـت و یک برادر بـه اسم پدرام و یک خواهر کوچکتر از خودش بـه اسم نیکیتا دارد، خواهر و برادرش نیز ایران را ترک نموده و در حال حاضر در ترکیه ساکن هستند.
ماجرای آشنایی پویان مختاری و نیلی افشار
پویان مختاری و ازدواج او با نیلی افشار هم ماجرای برای خودش دارد. ماجرا از آن جا آغاز میشود که پویان به همراه دوستش برای عمل زیبایی به دکتر رفت و برای زیباتر شدن دوستش نظرهایی داد که دکتر آنها را انجام داد و بسیار هم نتیجه بخش بود و او بعد از عمل بسیار زیباتر شد و همین موضوع باعث شد تا او به فکر بیوتی منیجر شدن بیافتد و این کار را ادامه دهد. وی پس از مدتی به مطب دکتری در کرج میرود که نیلی در آن جا منشی بود از همان جا آشنایی این ۲ نفر آغاز میشود، اما دوستیای رخ نمیدهد و فقط همکار بودند. پس از مهاجرت پویان به ترکیه، نیلی ۳ ماه بعد به ترکیه مهاجرت میکند و همچنان دورادور در ارتباط بودند و کم کم دوستیشان شکل گرفت و بعد از یک سال هم آن را رسمی کردند.
ازدواج پویان مختاری و همسرش
مختاری در ترکیه با دختری بنام نیلی افشار زندگی مشترکی دارد که اخیرا و پس از آنکه به آمستردام مهاجرت کرد، در آبان ماه ۱۳۹۷ با نیلی افشار ازدواج کرده و پس از آن فیلمی از ازدواجش با او را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد.
جدایی این زوج اینستاگرامی
سرانجام پویان مختاری خواننده و مدیر سایت شرطبندی حضرات که در ترکیه زندگی میکند از همسرش نیلی افشار جدا شده است، شاید به نظر خبر مهمی نباشد، اما اگر در شبکه اجتماعی اینستاگرام عضو باشید و این برنامه را باز کنید با انواع و اقسام تیترهای مختلف در رابطه با جدایی این زوج پرحاشیه اینستاگرامی مواجه خواهید شد.
گفته شده این دو چهره اینستاگرامی قبلا یکبار دیگر نیز از هم جدا شدند و بعد از گذشت چند هفته دوباره با هم وارد رابطه شدند، اما این بار در اوایل آبان ماه دوباره با جنجالهای فراوان و به اشتراک گذاری دعواهای زناشویی خود اعلام کرده اند که از هم جدا شده اند.
در همین رابطه نیلی افشار با انتشار ویدیویی در صفحه اینستاگرامش که نزدیک به ۲ میلیون دنبال کننده دارد میگوید:
من در سختترین روزها کنارت بودم، الان چه گناهی کردم چه دشمنی باهام داری که اینجوری با من رفتار اذیت میکنی، هر شب باید دخترای دیگه را بیاری خونه و منو پیش اونا تحقیر کنی که اونا شاد باشند؟ وقتی منو از مسافرت میپیچونی و میگی برو خونه که با بقیه دخترا شاد باشی؟ وقتی من از همه چیز و همه کس گذشتم که فقط با تو باشم و…
و در جواب نیلی افشار، پویان مختاری در چند استوری اینستاگرامی نوشته است:
هر کاری کردم بسازمش یا تغییر ایجاد کنم نشد و نمیشه، این رابطه را دیگه راستش نمیتونم ادامه بدم. از اینجا به بعدش هر دومون فقط سوخت میدیم هر دو از لحاظ روحی به نظرم منظقی باید تموم شه همه چی هر چندم الانم تموم شدست!
ریحانه پارسا دلیل جدایی پویان مختاری از نیلی افشار؟
یکی از مسائل مطرح شده در طلاق و جدایی پویان مختاری از همسرش نیلی افشار در رسانههای اجتماعی ریحانه پارسا است! گفته شده خانم نیلی افشار به موضوع رابطه ریحانه پارسا با پویان مختاری پی برده است و همین باعث جدایی آنها شده است.
آشنایی با آناشید حسینی
پای آناشید حسینی همسرسابق یکی از فرزندان سفرای ایران هم به زندگی پویان مختاری باز شد. یک بار پویان مختاری در لایو اینستاگرامی خود گفت من از شخصیت خانم حسینی خوشم میآید و از ایشون خواستگاری کردم، ایشون هم قبول کردند.
اما خبرهای مربوط به ازدواج این دوشخص تا جایی پیش رفت که در آخرین لایوهای اینستاگرامی پویان مختاری درباره آناشید حسینی اینطور گفت: خانم آناشید هم بیاد، اون رفته و هیچ مشکلی هم نداشته. آدم بده ما هستیم. ولی بدم نیست ایشون اتفاقات گذشته را بگوید و خودش را به راه علی چپ نگیرد.
کسب و کار پویان و مختاری و دوستانش چگونه رشد کرد؟
در روزهایی که تمام نماگرهای اقتصاد ایران آدرس رکود و تورم را به ما میدهند و دخلمان در برابر خرجمان شرمنده است، وقتی که با آمدن ویروس کرونا هر آنچه از قبل داشتیم را هم داریم از دست میدهیم و هزاران نفر یا از کار بیکار شده یا با دستمزد حداقلی مجبور به کار هستند و چرخ تولید لنگانتر از قبل شده است، شاید داغشدن بازار بورس و شرطبندی در چنین اقتصادی آن هم در این روزها بیمعنا نباشد.
هر دوی آنها یک فصل مشترک دارند: با ریسککردن پولدار شوید، فوری پولدار شوید و چه چیز فریبندهتر از این گزارهها در روزهایی که پولدرآوردن سختتر از قبل شده و استیصال پررنگترین احساسی است که توده مردم تجربه میکنند. هر صفحهای را در اینترنت باز میکنید، احتمالا تبلیغی از یک سایت شرطبندی میبینید و در میان برخی شاخهای اینستاگرامی هم بساط قمار و قماربازی داغ است.
سایتهایی که حالا به گزینههای قمارشان یک گزینه دیگر هم اضافه کردند؛ شرطبندی بر سر کرونا. این سایتها بهجز تراکنش با ارزهای دیجیتال، ریالی هم کار میکنند، بعضی از آنها از همین درگاههای داخلی استفاده و برخی هم با حسابهای اجارهای و کارتبهکارت پول جابهجا میکنند. یکماهی چند تا از این سایتها را دنبال میکردم و مراحل تأیید کاربری تا مرحله گرفتن شماره حساب را ادامه دادم، جالب است بیشتر این سایتها از حسابهای بانکهایی استفاده میکنند که وضعیت کفایت سرمایه و گزارشهای مالی خوبی هم ندارند.
هشت ماه از زمانی که آذریجهرمی از این سایتها حرف زد، گذشته است. «من بهزودی پشتپرده اینها را افشا میکنم. زمانش که برسد میگویم. دارم تحلیل میکنم. یک اتفاق واقعا شومی است. نقل و انتقال مالی شرطبندی در حال حاضر در شبکه بانکی کشور انجام میشود. بحث زیاد است، اما باید بهموقع دربارهاش صحبت کرد». اما از سکوت وزیر ارتباطات هشت ماه بعد از وعده اش پیداست که گویا هنوز «موقع مناسب» نرسیده است.
طبق پیگیری ما این سایتها گردشهای مالی بالاتر از یک میلیارد در ماه دارند و البته باختهای فراوان که هزینه آن از جیب ۱۸ تا ۳۰ سالههایی میرود که بیشترین کاربران این سایتها را تشکیل میدهند. در این گزارش با جستوجوی سازوکارهای این سایتها و گفتگو با چند نفر از کسانی که تجربه کار در این سایتها بهعنوان پشتیبان و امور مالی داشتهاند، از این میگوییم که چطور میزهای قمار اینترنتی در ایران چیده میشوند، آدمها را دور میز میآورند و البته هم قمار میکنند و هم پولشویی. تمامی اسامی در این گزارش مستعار است و همینجا از کسانی که خطر کردند و از پشت صحنه این سایتها حرف زدند، تشکر میکنیم.
بسازوبفروشی میآید و صاحبان خانهها و مغازههای یک محدوده را راضی میکند که ملکشان را بکوبند، او یک پاساژ بسازد و به هرکدامشان یک مغازه بدهد. خانهها و مغازهها تخریب میشوند و پاساژ ساخته میشود، اما نه مشتری میآید و نه مشتری میرود، نه برای پرکردن آن مغازهها پولی وجود دارد و نه جمعیت و درآمد آن شهر کوچک میتواند پاساژ را شلوغ کند. یکی پیدا میشود که میگوید من رسم پولدرآوردن را بلدم؛ پیشنهادی که برای آن پاساژ متروکه و چند کاسب شکستخورده و خموده فریبانگیز است، رسم طرف شرطبندی بود.
با خودش مشتری به سایت میبرد و روی بازیهای فوتبال شرط میبندد. سال ۹۰ است و هیچکدام از مغازهداران نه انگلیسی بلد هستند و نه اینترنت و نه حتی میدانند برترینهای فوتبال چه تیمهایی هستند. «علی»، اما برایشان از سایتهایی حرف میزند که از طریق او میتوانند واردش شوند، شرط ببندند و سود کنند. مغازهدارها پولی را باید از قبل میدادند و در ازای میزان پولی که میخواستند شرط ببندند، چک میکشیدند. برخی از آنها چند باری پولی هم بردند و بیشتر آنها باختند. یکی از کاسبها در یک دوره تا ۷۰ میلیون تومان (سال ۹۱) شرط بست، همه را باخت و مجبور شد از آن شهر برود.
این روایت اولین مواجهه «خسرو» با سایتهای شرطبندی است. او آن موقع نوجوان بود و در شهرشان این شرطبندیها را دیده و شنیده بود؛ زمانی که هنوز سایت شرط بندی فارسی به این صورت رایج نشده بود. هشت سال بعد دنبال کار بوده و یک دوست مجازی پیشنهاد کار در یکی از همین سایتها را به او میدهد و او را مطمئن میکند که این سایت مجوز بینالمللی دارد. خسرو بدون امنیت، اما با رقم حقوقی بالاتر از دستمزد هرگونه کاری که میتوانست داشته باشد، بهعنوان پشتیبان در یکی از این سایتها مشغول به کار میشود؛ بدون چهره و هویت خود و در قالب یک اکانت. نیروی کار سایر سایتها هم به همینشکل وارد سایتهای «بِت» میشوند.
پویان مختاری پس از رفتن از ایران و پیوستن به باند سایتهای شرط بندی و قمار تصاویری از زندگی لاکچری خود را در اینستاگرام به اشتراک میگذاشت.
یک نفر از کسانی که در آنجا کار میکند، آنها را به سایت معرفی میکند، یک اکانت با اسم مستعار میسازند و از طریق اسکایپ یا یکی دیگر از شبکههای پیامرسان با یکدیگر و کاربران سایت در ارتباط هستند. محل کاری که البته هیچ کس در آن چهره ندارد؛ از مدیران سایت تا پشتیبانها و کارکنان امور مالی و البته بهجز کسانی که قرار است هویت و شناسنامه آنها به کار مدیران سایت بیاید. مدیران سایت به کارکنان تأکید میکنند که با یکدیگر ارتباط نگیرند و از هویت هم بیاطلاع بمانند. کارگران سایت خودشان اگر بخواهند هم بههیچعنوان حق شرط بندی ندارند و در صورت بستن شرط از کار اخراج میشوند.
دفتر مرکزی اکثر این سایتها یا در ترکیه است یا ارمنستان. یکی از کسانی که بهعنوان پشتیبان در یکی از این سایتها مدتی کار میکرده، میگوید: «در اسکایپ چند گروه داشتیم، یکی گروه ارتباطی پشتیبانها با یکدیگر، یکی گروه امور مالی، یکی گروه ارتباطی مدیران سایت با پشتیبانها و امور مالی. طی کار متوجه شدم، مدیر اصلی سایت فردی ترک به نام «آتش» است و حتما در پیامهای ارسالی باید با نام «آتشبیک» او را صدا میکردیم، اگر آتش خالی صدا میکردیم، عصبانی میشد و حتی ممکن بود اخراج شویم. در این گروه حتما باید به زبان انگلیسی یا ترکی حرف میزدیم. هیچکس چهره دیگری را نمیدید، اصلا یکدیگر را نمیشناختیم و تأکید میکردند که اصلا سراغ شناختن هم نرویم».
در این سایتها شرطبندی بر سر هر چیزی پیدا میشود؛ کازینو، ورزشی، فوتبال واقعی، فوتبال غیرواقعی و در عالم آنلاین و این روزها بر سر زمان بهپایانرسیدن کرونا یا اینکه این ویروس چند نفر را میکشد. «طی کارم با سایت موارد عجیب شرطبندی در سایت کم ندیدم؛ برای مثال اینکه «سرسی»، بازیگر سریال بازی تاج و تخت، در کدام سری سریال میمیرد. رئیسجمهور فلان کشور چه کسی میشود؟ اسکاتلند در چه سالی از بریتانیا جدا میشود؟ یا خندهدارترین آن شرطبندی بر سر زمان پایان جهان بود. یکی از کاربرها درباره این شرطبندی پرسیده بود حالا به فرض شرط ما از آخرالزمان درست دربیاید، چه کسی قرار است در جهان بیجهان، پول بردن شرط را بدهد؟».
منبع: شریان
کلیدواژه: پویان مختاری سایت ها مدیران سایت نیلی افشار امور مالی شرط بندی روز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۳۳۱۱۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشتپرده محبوبیت تیلور سوئیفت چیست؟
تیلور سوئیفت از آن دسته هنرمندان معاصر است که در ایران نیز بین دهه هفتادیها تا دهه نودیها پرطرفدار است و نسلهای جوانتر ایرانی راحتتر با آهنگهای او ارتباط برقرار میکنند، اما دقیقا چه چیزی خوانندهای مانند تیلور سوئیفت را در بین حتی ایرانیها محبوب میسازد؟
به گزارش ایسنا، با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقهشان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که، چون میتوانند با ترانههای او همزادپنداری کنند و بهراحتی خود را بهعنوان راوی ترانههایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمیتوان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمیکند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پستهای طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراکگذاری آن پستها.
اما چرا امروز از تیلور سوئیفت مینویسیم؟ در هفتههای اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند میگفت.
در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرمهای موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.
اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تکآهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخششده در یک روز را ثبت کرد.
سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخششدهترین آلبوم در یک روز و پخششدهترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرمهای پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریمهای روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطبترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.
اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده میشود؟
پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمیتوان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاههای نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبومهای قبلیاش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.
در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.
موسیقی سوئیفتتوبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، میگوید: «نمیتوانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگهایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگهایی که تیلور مینویسد، فوقالعاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبومهای متوالی این کار را انجام میدهد.»
درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، میگوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او میداند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگهای او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و میتوانم به آهنگهای او، حتی آهنگهایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»
همه کاره بودن اوسوئیفت به طرز ماهرانهای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفهای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ میگویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.
سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیهکنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.
در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بیسابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.
البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگیهای بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال میکردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستانسرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.
هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.
نوبیل درباره این اقدام میگوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش میکنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»
هوش تجاری سوئیفتکونیگزبرگ میگوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمیشود، بلکه در مورد تجارت است و مهارتهای تجاری تیلور شگفتانگیز است».
درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکتهای استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العادهای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروشترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.
همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی مینشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانههای اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.
حرکت درخشان سوئیفتاز اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبومهای اولیهاش به طور گستردهای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد میشود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبطهای تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافیجویانه بیسابقه، سوئیفت آلبومهای خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبطهای جدید به دست آورد.
در حالی که سوئیفت خاطرنشان میکند که همه اینها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبومهای تازه ضبطشده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.
آینده نگری اونوبیل میگوید سوئیفت درک ذاتی از خواستههای مخاطبانش دارد و این توانایی میتواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتیها میداند:
۱۹۸۹زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگهای زد و کالوین هریس با آهنگهای پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل میگوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده میکرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال میکند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.
شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰نوبیل میگوید در طول قرنطینه همهگیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبومها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.
کونیگزبرگ میگوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکسکننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»
فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروشترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح میدهد، این موفقیت تصادفی نبود.
او ادامه میدهد: «طرفداران با این آهنگها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش میکردند؛ آهنگهایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانهها و درختان صحبت میکردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»
تور eraنوبیل میگوید دو نیروی فرهنگی را میتوان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانههای اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربههای جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با دهها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگهای تیلور سوئیفت بزرگ شدهاند، بسیار عمیقتر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه میگوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».
آیا میتوان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟
خیر.
نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمانهای دیگری انجام میداد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمیشد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر میشد، تأثیر مشابهی نداشت. اینگونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن میشوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شدهاند، ترکیب نادری است.
بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.
وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت میکند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت میکند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت میکند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه میشود. دلیل اینکه میتوانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاهپوست است و نژاد دارد.
البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی میمانند و نمیتوان به هیچ وجه او را بزرگترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.
آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیتهای برتر و موفقیت افسونکننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید میکند و بهطور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت میکند.